به گزارش خبرگزاری علم و فناوری گیلان، کبری حسنی پژوهشگر علوم اجتماعی در گفتگو اختصاصی با خبرنگار علم و فناوری گفت: وندالیسم به معنای تخریب کنترل نشده اشیاء و آثار فرهنگی باارزش یا اموال عمومی است که یک ناهنجاری اجتماعی به حساب میآید و دلایل متعددی برای آن عنوان میکنند و آن را عکسالعملی خصمانه و واکنشی کینه توزانه نسبت به برخی از فشارها، تحمیلات، ناملایمات، اجحافها و شکستها میدانند.
وی با بیان این که وندالیسم مانند هر مساله اجتماعي ديگر نمودی از نابسامانی و عدم كاركرد صحيح برخي نهادها است افزود: زمانی که نابرابریها و تبعیضها به بالاترین حد خود میرسد افراد سعی میکنند خواستهها و شعارهای خود را بر سر اموال عمومی خالی کنند تا اگر به خواستههای خود دست پیدا نمیکنند حداقل فشارهای روانی و ذهنی خود را تخلیه نمایند، بنابراین پژوهشگران و سیاستمداران میتوانند با توجه به علل این رفتار به نیازها و خواستههای بیان نشده مردم دست پیدا کنند.
این پژوهشگر علوم اجتماعی در توضیح مفهوم وندالیسم گفت: وندالیسم مشتق از واژه وندال است. وندال نام قومی از اقوام ژرمن – اسلاو به شمار میرفت که در قرن پنجم میلادی در سرزمینهای واقع در میان دو رودخانه اودر و ویستول زندگی میکردند. روحیه ویرانگرانه قوم وندال سبب شد در مباحث آسیبشناسی ، کلیه رفتارهای بزهکارانه ای که به منظور تخریب آگاهانه اموال ، اشیاء و متعلقات عمومی و نیز تخریب و نابودی آثار هنری و دشمنی با علم و صنعت و آثار تمدن صورت میگیرد به گونهای به وندالیسم منتسب گردد.
حسنی سه رهیافت عام در مورد آسیبهای اجتماعی را رهیافتهای زیست شناختی، روان شناختی و جامعه شناسی برشمرد و گفت: در رویکرد زیستشناختی، آسیب شناسان اجتماعی بر این باورند که عوامل زیستشناختی مانند نقص جسمانی و وضعیت خاص ژنتیکی را باید علت کجروی اجتماعی دانست.
در رویکرد روان شناسی می توان به تئوری ناکامی پرخاشگری اشاره کرد، در این تئوری پرخاشگری برآیند فرآیندی در نظر گرفته میشود که در خلال آن افراد از دستیابی به هدف یا اهداف خویش باز میمانند و احساس ناکامی در آنها شکل میگیرند، ناکامی حاصل از چنین فرآیندی در نهایت سبب بروز حرکات و رفتارهای پرخاشجویانه و خشونتآمیز بین افراد میگردد.
او گفت: رهیافتهای جامعه شناسی بسیار متنوع اند، نظریههای کنترل اجتماعی، فشار اجتماعی، یادگیری اجتماعی، برچسب زنی (انگ زنی)، پدیدارشناختی و تضاد از جمله نظریههای جامعه شناسی هستند که هر یک سعی در تبیین این ناهنجاری اجتماعی دارند.
پژوهشگر علوم اجتماعی در توضیح هر یک از این نظریهها گفت: در نظریه کنترل اجتماعی کجروی ناشی از ضعف یا گسستگی تعلق فرد به خانواده و جامعه است، نظریه فشار اجتماعی تأکید دارد تجربه فشارها یا عوامل استرس زا احتمال ناهنجاری اجتماعی را افزایش میدهد. مطابق نظریه یادگیری، رفتارهای منحرف از طریق برقراری ارتباط فرد با دیگران آموخته میشوند. نظریه برچسب زنی نیز معتقد است طرف های مافوق ( قدرتمند) برچسب انحراف را برای افراد فاقد انحراف به کار میبرند در حالی که انتساب برچسب انحراف به فرد، عواقب و پیامدهای ناخوشایندی برای فردی که برچسب متوجه اوست دارد، برای اجتماع خوشایند و مقبول است. همچنین نظریه پدیدارشناختی معتقد است که همه افراد، خواه منحرف و خواه برچسب زننده، در ایجاد تعریف یا تفسیر انحراف به شدت ذهنی هستند ولو اینکه خود را بسیار عینی بدانند، طبق این نظریه توجه به تفسیر ذهنی فرد کلید فهم رفتار انحراف آمیز وی است. طرفداران نظریه تضاد نیز معتقدند در یک جامعه سنتی یا ساده، مردم در ارزش های فرهنگی یکسان سهیم بودند و بنابراین روابط و مناسبات هماهنگی میان آنها وجود داشت. ولی در جوامع صنعتی نوین (مدرن) وفاق ارزشی و هماهنگی اجتماعی مشاهده نمیشود و به جای آن تضاد وجود دارد
حسنی تأکید کرد: در مجموع، بیشتر صاحبنظران مسائل آسیبهای اجتماعی، بر این عقیدهاند که وندالیسم نیز مانند بسیاری از رفتارهای نژند دیگر معلول علت واحدی نیست، در مکتبهای جامعه شناسی، سازمانها، ساختارها و نهادهای اجتماعی و فرهنگی به مثابه واقعیتهای اجتماعی علت رفتار آدمی به حساب آمدهاند و رفتارهای بزهکارانه را باید معلول ساختارهای اجتماعی و فرهنگی دانستهاند.
وی گفت: علم جامعه شناسی رفتار فرد را در در پیوند با جامعه بررسی میکند و فرد و جامعه را در کنشهای متقابل رفتاری دخیل میدانند، در مقابل روانشناسان و به ویژه روانکاوان ناهنجاری را معلول کارکرد نیروهای سرکش درونی فرد میپندارند.
حسنی ادامه داد: بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی در پی تحقیقهای مستمر به این نتیجه رسیدهاند که وندال ها غالبا احساس درماندگی و احساس اجحاف خود را به صورت قهرآمیز و پرخاشگرانه در مورد نسل بزرگتر، صاحبان قدرت و همه نهادها و سازمان های تأسیس شده در جامعه نشان میدهند، احساسات و عواطف صادره از ناخودآگاه جوان که ناشی از ستیز نسلهاست به صورت خشونت، میل به انتقامجویی و نظایر آن بروز میکند، در این معنی جوانانی که در اعتراضات و تظاهرات، فعالیتهای سیاسی در هر شیوه زندگی و رفتار بیگانه گونه شرکت میکنند، کسانی نیستند که در سلک کجروان و آیین منحرفان درآمدهاند، بلکه افرادی به شمار میآیند که تحت یک سنت فکری در خانوادههای خود تربیت یافته و اجتماعی شدهاند.
پژوهشگر علوم اجتماعی در ادامه گفت: تحقیقات جامعه شناسان نشان میدهد احساس اجحاف و احساس ناکامی دو انگیزه مهم در خرابکاری و وندالیسم هستند، بی عدالتی موجب ناکامی و درماندگی و احساس اجحاف است و اغلب منجر به پرخاشگری خشونت آمیز میشود.
کبری حسنی در گفتگو با خبرگزاری علم و فناوری گیلان گفت: پژوهشگران در تحقیقات متعددی به رابطه بین متغیر سن و وندالیسم پرداختهاند، در فاصله سنی ۱۵ الی ۲۶ سال اعمال وندالیستی به سرعت به اوج خود میرسد و ناگهان افول میکند، در سنین نوجوانی و در بحرانهای ناشی از بلوغ، انسان شدیدتر تحت تأثیر محیط قرار میگیرد و با انگیزههای قوی از جمله خودنمایی و خود را فردی مقتدر دانستن، ممکن است به حرکاتی وندالیستی روی آورد.
وندالیسم بیشتر در بین پسرها دیده میشود و بین ۱۰ تا ۲۵ سال شایعتر است، پسران بیش از دختران به برونریزی خشم خود میپردازند، ازسویی، وندالیسم بین شهرنشینها بیشتر از روستانشینها دیده میشود، چرا که تلاقی و تعامل لایههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و... در شهرها (به ویژه کلانشهرها) و تراکم و تنوع جمعیتی درآن، افزونتر، و فشارهای روانی ناشی از آن، بیشتر است.
گاهی جوان بدون اینکه بدانند این عمل جرم است، اعمال خود را شوخی و مزاح و یا آتش سوزاندن میدانند، این واقعیت که اغلب در حین اعمال وندالیسم، چیزی دزدیده نمیشود، این مفهوم را تقویت میکند که آنها شیطنت میکنند و آتش میسوزانند و بزهکار نیستند. تخریب اموال برای آنها، به منزله تفریح است و هیجانانگیز و در واقع اعتراضی است در مقابل نقشهایی که مبهم تعریف شدهاند و اعتراضی است به شرایط جامعهای که در آن زندگی میکنند.
اين موضوع وقتی شدت میيابد كه فرد گمنام باشد زيرا گروه باعث ايجاد جرات و انگيزه برای تخليه هيجانات میشود و فرد به خاطر اينكه در گروه گمنام میشود احساس خطر نمیكند و در واقع مسئوليت اعمال، پخش میشود و به همين خاطر است كه رفتار پرخاشگرانه و تخریب اموال عمومی در رفتارهای گروهی و جمعیتها رسوخ كرده و باعث شكننده شدن حس اخلاقی و خويشتنداری آنها میشود به طوری كه هيچ فردی به تنهايی مرتكب اين اعمال نمیشود،
در اين شرايط، افراد احساس میكنند كه هويت فردی خود را از دست داده و به صورت فردی گمنام در گروه حل شدهاند و رفتارهای ناگهانی ويژه اين جمعیتهای لجام گسيخته با ملاحظات اخلاقی و قانونی كمتری روبه رو میشود، در واقع عواملی چون گمنامی، وحدت گروهی، تمركز بر رويدادهای بيرونی، انگيزش شديد كاهش يافتن توانايی برنامه ريزی منطقی، كاهش اعتنا به ارزيابی ديگران، حساسيت بيشتر در برابر نشانههای فوری و حالات هيجانی كاهش يافته باعث میشود، خودآگاهی فرد كاهش يافته و در نتيجه فرد، فرديت خود را از دست داده و در گروه گم شود، چراكه اگر تراكم فيزيكی و اخلاقی با چاشنی هيجان و احساسات در يك مسابقه ورزشی همراه شود به طور طبيعی به خشونت و درگيری میانجامد و همين عوامل است كه باعث میشود افرادی كه بعد از اغتشاشات دستگير میشوند از خيلی از اقدامات خود تعجب كرده و تبری بجويند.
وی در مورد ارتباط میان وندالیسم و تراکم جمعیت گفت: ناتوانی پلیس در جلوگیری از رفت و آمد و حرکات افراد وندال در مناطق پر جمعیت و به طور کلی صعوبت بازبینی و کنترل مکانهای پر ازدحام نظیر ترمینالهای مسافربری، ایستگاههای قطار، فرودگاهها و نظایر آن موقعیتها و شرایط لازم را برای وقوع برخی از جرائم از جمله وندالیسم فراهم میسازد. از این رو جای تعجب نیست که رفتارهای وندالیستی و ناهنجاریهای اجتماعی سالهاست در اطراف مناطق و اماکن حمل و نقل عمومی به وقوع میپیوندد.
وی افزود: متغیرهای دیگر در تبیین شکل توزیع وندالیسم عبارت است از: سطوح موقعیت تحصیلی، تجربه کاری، منزلت شغلی و اقتدار شغل، مدت زمان ترک مدرسه، مدت زمان ازدواج و مدت زمان اتمام خدمت وظیفه و ...می باشد.
حسنی ادامه داد: در نظریههای علوم اجتماعی دوران جدید، همواره دو برداشت اساسی مطرح بوده است : " نظریه نظم اجتماعی" و "نظریه انتقاد اجتماعی"، صاحبنظران نظریه نظم اجتماعی به حفظ وضع موجود معتقدند. از دیدگاه اینان معیار و سنجه تعریف سلامت و بیماری اجتماعی یا سازگاری و ناسازگاری افراد، ارزشهای فرهنگی و رفتارهایی است از نظام اجتماعی سرچشمه میگیرد و رفتار نابهنجار و ناسازگار، رفتارها و پدیدارهایی است که از رفتار تعیین شده در نظام اجتماعی، منحرف میشوند، در این نظریه ، معیار تعریف و تبیین رفتارهای درست و نادرست، آرمانهای نگاه دارنده نظام موجود اجتماعی است، در مقابل نظریه انتقاد اجتماعی سعی دارد ساختارهای قدرت را آشکارا به انتقاد بکشد چرا که باور دارد مشکلات اجتماعی، بیشتر ناشی از ساختارهای اجتماعی و مفروضات فرهنگی هستند تا افراد.
این پژوهشگر علوم اجتماعی افزود: نهادها و سازمانهای اجتماعی عوامل جامعه پذیر کردن الگوهای رفتاری و درونی ساختن آنها در افراد هستند، در صورتی که نهادها و سازمانهای کارگزار جامعه پذیری، نظیر خانواده، مدرسه و وسایل ارتباط جمعی کارایی لازم را نداشته باشند جامعه دچار بی سازمانی اجتماعی گردیده و پیامد آن شیوع رفتار انحرافی در جامعه است .
حسنی در جمعبندی پدیده وندالیسم و تخریب اموال عمومی گفت: بر اساس نتایج به دست آمده میتوان استدلال کرد که میل به وندالیسم به عنوان متغیر وابسته، متأثر از عوامل متعددی است که در شبکهای از روابط علی با یکدیگر به سر می برند. احساس بی هنجاری، احساس اجحاف، اختلال و نابسامانی در شریط خانوادگی و شرایط آموزشی، رضایت فرد از زندگی را متأثر میسازد و متقابلا احساس پرخاشگری را در فرد تشدید میکنند و به تمایل فرد به عضویت در گروههای وندال اثر میگذارند، این خود احساس انتقامجویی و در نهایت گرایش به وندالیسم را در فرد تقویت میکند،
شدت بروز وندالیسم از خفیف مانند دیوارنویسی، رنگ پاشی روی تابلوها، پنچر کردن و خط انداختن اتومبیلهای پارک شده و... تا شدید مانند شکستن شیشههای مغازهها و غارت آنها در هرج و مرجها، تخریب جایگاهها و اتوبوسها پس از مسابقات خشونت بار فوتبال و ... است، نتایج به دست آمده از تحقیقات نشان میدهد که وندال ها از حیث پایگاه اجتماعی – اقتصادی والدین، گروه سنی، جنسیت، وضعیت مهاجرت، وضعیت آموزشی، مطلوبیت شرایط خانوادگی، تجارب نخستین دوران کودکی، نحوه جامعهپذیری و تربیت اجتماعی، نوع گروههای عضویتی، شیوهها و الگوی گذران اوقات فراغت، نحوه سرپرستی عاطفی، نظامهای پاداش و مجازات، خلق و خو، احساسات، انتظارات، موضع گیریها و رفتارها با نوجوانان و جوانان غیر وندال متفاوت هستند. بدیهی است برای برنامهریزی خاص نوجوانان و جوانان جهت جلوگیری از گرایش آنها به بزهکاری و وندالیسم ابتدا باید مسائل و مشکلات آنها را بشناسیم و تصمیمها و اقدامها با توجه به مشکلات آنها صورت گیرد.
انتهای پیام./
طاهره رضاپور

زمان انتشار: جمعه ۱۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۵:۰۰
شناسه خبر: 104259