پذیرفته شده آموزش و پرورش در گفت و گو با خبرگزاری علم و فناوری با اشاره به وضعیت خدمت دانشجویان تازه فارغ التحصیل شده دانشگاه فرهنگیان اطلاعاتی در این خصوص به ما ارائه کرد که در ادامه آمده است .
این پذیرفته شده آموزش و پرورش بیان کرد: دانشجویان دانشگاه فرهنگیان از طریق کنکور سراسری و پس از طی مراحل گزینشی وارد دانشگاه می شوند و پس از سپری کردن آموزش های مربوطه طی چهار سال یا هشت ترم تحصیلی موفق به اخذ مدرک کارشناسی خواهند شد .
وی ادامه داد: دانشجویان می بایست پس از فارغ التحصیلی ، نسبت به تکمیل فرم انتخاب شهرستان محل خدمت خود اقدام کنند ،البته این امکان وجود ندارد که به عنوان مثال یک آموزگار تبریزی ، در همان شهر محل سکونت خود مشغول تدریس شود ،بلکه باید محل خدمت خود را بسته به امتیازهای اخذ شده در طی 4 سال سابقه خود (دوره دانشجویی) که به ظاهر ملاک گزینش های بعدی نیز می باشد بر اساس اولویت بین شهرستان هایی چون اسکو ، خسروشهر ، ایلخچی ، بستان آباد انتخاب نماید . یعنی دانش آموخته ی ساکن مرکز استان ، که در مرکز استان نیز تحصیل کرده برای ادامه خدمت چاره ای جز انتخاب شهرستان هایی با بعد مسافت حداقل 50 کیلومتر از مرکز استان ندارد .
پذیرفته شده آموزش و پرورش گفت: دانش آموختگان در نهایت هنگامی که خود را به آموزش پرورش شهرستان مربوطه معرفی می کنند ، باید منتظر بمانند تا در موعدی دیگر محل دقیق خدمتی ایشان مشخص شود. البته این محل دقیق خدمتی هم جایی نیست جز مدارس روستاهایی که باز حداقل 50 کیلومتر از همان شهرستان فاصله دارد ؛ آن هم با راه صعب العبور روستایی که بخصوص در زمستان های سرد آذربایجان غیر قابل تردد می گردد .
وی ابراز داشت: متأسفانه تمام این ماجرا بدون وجود هرگونه شفاف سازی صورت می گیرد و هیچ روالی وجود ندارد که چرا مثلا فلانی باید در فلان منطقه و مدرسه تدریس کند؛ اگر هم بخت با شما یار نبود و دسترسی به برخی شخصیت های با نفوذ نداشته باشید هم حقی برای اعتراض ندارید! به طور مثال بنده و تعدادی از هم کلاسی هایم در دوره کارشناسی ، با تلاش و زحمت یک ساله خود موفق به قبولی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تبریز (روزانه) شدیم ؛ دانشگاه و آموزش پرورش هم منعی برای ادامه تحصیل ما در رشته ی خودمان (که نیاز آموزش و پرورش نیز هست) نداشت . اما مگر با اتفاقاتی که برای ما افتاد می شود به ادامه تحصیل حتی فکر کرد؟! انصراف از ادامه تحصیل هم محرومیت دانشگاه های سراسری را در پی خواهد داشت و در کنار تمام این موارد باید بی تفاوتی اداره آموزش و پرورش شهرستان مربوطه را نیز اضافه کرد .
پذیرفته شده آموزش و پرورش افزود: زمانی که اعتراضی مطرح می شود و مواردی شمرده می شوند که بنا به دلایلی امکان خدمت در فلان منطقه وجود ندارد (دانشجوی کارشناسی ارشد، کسی که بومی نیست، فارغ التحصیلان دختر) نه تنها به مشکلات رسیدگی نمی گردد که توجهی هم نمی شود.
وی تصریح کرد: بصورتی که وقتی این مسائل با مسئول کارگزینی مطرح می شود (که شرایط رفت و آمد برای یک دختر غیر بومی دانشجو غیر ممکن است) در پاسخ با این جمله مواجه میشویم: "شما موظف نیستید درس بخوانید!" جالب اینکه آقایان اعتقاد دارند و این باور سخیف خود را شجاعانه ابراز می کنند که ما در آموزش و پرورش معلم با تحصیلات عالی دانشگاهی نیاز نداریم و کسی را می خواهیم که در حد دیپلم باشد و فقط مدرک دیپلم کار ما را راه می اندازد! اگر اینگونه است پس چهار سال تحصیل دانشجو در دانشگاه به چه دردی می خورد؟
هر چند ، حداقل کاری که آموزش و پرورش در قبال دانشجویان می تواند انجام دهد حمایت کردن از آنهاست. متاسفانه در برخی از ادارات آموزش و پرورش این مسئله ریشه دارد و در مورد آموزش و پرورش هم این موضوع نه تنها مربوط به اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی و آموزش و پرورش شهرستان اسکو که معضل کل کشور است .
وی اذعان کرد: وقتی مسئول کارگزینی مقطع خاص بر این باور باشد ، از ریاست آن سازمان چه انتظاری میرود؟در مراجعه ای که به رئیس آموزش و پرورش شهرستان مربوطه (شهرستان اسکو) داشتیم آقای مدیر معظم با این جمله از ما پذیرایی کردند: "نیروهای جدیدی که استخدام می شوند آش خور هستند و باید در مناطق دور افتاده خدمت کنند، شما هنوز نیامده به شرایط اعتراض دارید!" و هنگامی که در جواب گفتیم که آیا آن روستاهای کمتر توسعه یافته حکم تبعیدگاه را برای معلمان دارد ، در پاسخ چنین فرمودند: "بله تبعیدگاه است!"
حداقل کاری که در حق مناطق کمتر توسعه یافته و روستاها می توان انجام داد ، انتخاب معلمانی با سطح سواد و تجربه آموزشی بالاست تا به نوعی این کمبود منابع آموزشی و امکانات جبران شود. اصلا چرا از نیروهای بومی در این مناطق استفاده نمی کنند و برای کسی که تازه وارد حوزه تدریس شده مکان های سخت درنظر گرفته می شود؟ شاید در خیلی از استان ها چنین اتفاقی افتاده باشد.
کاری با دانشگاه فرهنگیان نداریم
پذیرفته شده آموزش و پرورش با بیان اینکه در این خصوص به آموزش و پرورش محل خدمت مراجعه کرده و پاسخ قابل تأملی شنیده عنوان کرد: جالب اینکه حتی وقتی از تجارب اساتید دانشگاه فرهنگیان درمورد مناطق خدمتی مختلف برای آقای رئیس توضیح می دادیم ایشان باز هم با این جمله راه هرگونه بحث منطقی را به روی ما بست: "دانشگاه فرهنگیان برای خودش گفته! آن مسائل تئوری هستند و ما با آنها کاری نداریم! " در صورتی که دانشگاه فرهنگیان متعلق به خود نهاد آموزش و پرورش است و یک دانشگاه متفرقه نیست ؛ و با شرایطی که آموزش و پرورش نیاز دارد نیرو تربیت می کند .
ولی می بینیم که شخصی که پشت میز نشسته به این موارد توجهی نمی کند و معتقد است که دانشگاه یک سری مسائل تئوری را به دانشجو یاد میدهد و شما زیاد توجه نکنید!هنگامی که چنین دیدگاهی بر نظام آموزش و پرورش ما حاکم است حقیقتا باید فاتحه نسل جدید که قرار است توسط همین نظام آموزشی تربیت شوند را خوانده شده دانست. وقتی معلم در اداره خودش تحقیر می شود (و واقعا هم تحقیر می شود!) و رفتارهایی که مسئولان بالا دستی انجام می دهند، طبیعی است که نسبت به آن مجموعه زده شوید.
تحقیر کردن نیرو توسط مسئولان
وی در ادامه بیان کرد: کسی که 4 سال پیش دانشگاه فرهنگیان را انتخاب کرده ، چهار سال با شرایط ویژه آن دانشگاه تحصیل کرده ، چرا باید برای محروم ترین و صعب العبور ترین روستاهای کشور برای خدمت انتخاب شود؟ آیا کمبود معلم مرد داریم؟ کم بودند بانوان آموزگاری که در راه رفت و آمد به همین مناطق جان خود را از دست دادند؟ چرا قبول نمیکنند که شرایط خانم ها واقعا متفاوت است؟ این انتظار بی جایی نیست ، همه جای دنیا اینگونه است . تمام هم دوره ای های من این روزها را در بهت روی واقعی نظام اداری آموزش و پرورش سپری میکنند . نظامی که از نیروی تحت امر خویش حمایت نمیکند ، برایش ارزش قائل نیست و به او توهین میکند.
این پذیرفته شده آموزش و پرورش در انتها بیان داشت: کاش کسی باشد که در نهایت ادب و منطق به فریاد مربیان نسل آینده کشور برسد ؛ هر چند ، از این نیز بگذریم که برخی فریاد رس دارند و خرشان را از پل میگذرانند ، اما برخی که جز خدا کسی را ندارند باید بسوزند و بسازند . . . ما با قصد خدمت قدم در این راه گذاشتیم ، اما رفتارهایی که در این هفته های اخیر شاهدش بودیم ، ادامه فعالیت حرفه ای مان را در لباس معلمی (که شریف ترین جامه هاست) با چالشی جدی رو به رو کرده است .
در پایان باید اذعان کرد که حرف ما حرف اسکو و آذربایجان نیست ، صدای خیلی از معمان آموزش و پرورش ایران است و سوالاتی که همچنان بی پاسخ خواهند ماند ؛ که چرا شخصی باید حداقل 100 کیلومتر دورتر از محل زندگی خود خدمت کند؟ چرا آموزگاران دختر برای روستاهای دور افتاده انتخاب می شوند؟ چرا باید انگیزه خدمت در وجود نیروهای تازه نفس ، در بدو ورود به فعالیت خدمتی شان لگد مال شود؟
انتهای پیام/سیده زینب حیدری
زمان انتشار: شنبه ۱ مهر ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۲:۱۸
شناسه خبر: 36921