به گزارش خبرگزاری علم و فناوری،کیفیت زندگی مفهوم جامعی است که دانشها و مهارتهای بسیاری را به خدمت میطلبد، در این میان این نگرشها و راهبردهای اجتماعی هستند که به لحاظ دامنه تأثیر و جایگاه تلفیقکنندهای که دارند میتوانند ما را در دستیابی به توسعه پایدار شهری به نحو شایسته و بی بدیلی کمک نمایند. بنا بر این مدیران شهری در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار میباید به عوامل اجتماعی توجه ویژه داشته باشند چرا که شهر توسعه یافته، شهری است امن و دسترسیپذیر که امکان یک زندگی با کیفیت مطلوب را برای همه شهروندان فراهم میکند.
در همین راستا با خانم دکتر سمانه اسماعیلی-کارشناس گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران تا درباره کیفیت زندگی شهروندان و ارتباطش با مدیریت شهری گفتگویی داشته ایم که در ادامه می خوانید:

نقش توسعه پایدار در زندگی روزمره شهروندان چگونه مشخص می شود؟
توسعه پایدار نیازهای متنوع همه افراد حال حاضر و جوامع آینده را برآورده میکند، سلامتی افراد و همبستگی اجتماعی را بالا میبرد، و فرصتهای برابری را ایجاد میکند. این توسعه، پیدا کردن راههایی بهتر برای انجام کارهای فعلی و آینده است. نقش و عملکرد شهرها و کلانشهرها و بویژه پایتختها به عنوان بزرگترین واحدهای اجتماعی که بخش عمدهای از منابع و فرصت ها (و البته آسیب ها و تهدیدات) هر کشور را در بر دارند در مقیاس ملی و فراملی اهمیت یافته است تا حدی که توسعه کشورها و جهان را مبتنی بر توسعه شهری برنامهریزی میکنند.
شهرها توسط شهرداری ها اداره می شوند، نقش شهرداری ها در تحقق آن توسعه پایدار شهری چیست؟
به موازات چنین رویکردی، شهرداری تهران، به عنوان سازمانی عمومی، طی سالهای اخیر تلاش کرده تا با چرخشی راهبردی از یک «سازمان خدماتی» به «سازمانی اجتماعی» تبدیل شود و سیاستها و اقدامات خود را حول رویکرد توسعۀ اجتماعی صورتبندی و سازماندهی کند. اما نارساییهای سیاسی، حقوقی، و کارکردی از یکسو و مقاومت برای تداوم مسیرهای پیشین از سوی دیگر، تحقق چنین چرخش راهبردیای را با چالشهای جدی مواجه کرده است.
در نظام سیاسی-اداری ایران، شهرداری نقش و جایگاه دولت محلی را ندارد و ازهمینرو، در اسناد بالادستی مربوط به مقابله با آسیبهای اجتماعی، شهرداریها بهعنوان دستگاه متولی مطرح نیستند و صرفاً در برخی مسائل بهعنوان دستگاه همکار تعیین شدهاند. در این اسناد، دامنۀ فعالیت شهرداریها در مواجهه با آسیبهای اجتماعی، محدود است؛ در چنین وضعیتی مهمترین پرسش تعیین جایگاه شهرداری در نظام مدیریتی مهار، کنترل، و کاهش آسیبهای اجتماعی است. بدینمعناکه، مجموعهای از ذیمدخلان دولتی و حاکمیتی در میدان سیاستگذاری این حوزه فعالاند و باید براساس قوانین بالادستی، جایگاه و نقش شهرداری در این منظومه روشن شود. بنا بر این شهرداری علیرغم نقش تأثیرگذار و تأثیرپذیر اجتماعی خود، پشتوانه قانونی لازم برای مداخلات اجتماعی را ندارد. لذا اولین چالش پیشروی شهرداری تهران، مشروعیت قانونی برای ورود به معضلات اجتماعی شهر است.
تامین مالی اجرایی شدن توسعه پایدار بر عهده کدام نهاد است؟
چالش دیگری که به تبعیت از چالش اول پیش خواهد آمد، تأمین منابع مالی برای مداخلات اجتماعی است. زمانی که در اسناد بالادست، سازمانی متولی یک سلسله فرآیندهای اجرایی نباشد، تأمین مالی از سوی نهادهای بالاتر اتفاق نخواهد افتاد. حتی در سطح درون سازمانی و مدیریت بودجه داخلی برای اختصاص بودجه به فرآیند مورد نظر با محدودیت مواجه خواهد شد.
آیا آمارهای ارائه شده از آسیب های اجتماعی با واقعیت های جامعه همخوانی دارد؟
ضعف کمّی و کیفی آمار موجود در حوزۀ آسیبهای اجتماعی و ناهمخوانی شاخصهای آماری سازمانهای مختلف نیز از جمله مشکلات ورود به حوزه آسیبهای اجتماعی است. متأسفانه علی رغم اینکه نهادهای دولتی و غیر دولتی زیادی در موضوعات اجتماعی ورود پیدا کردهاند، هیچ کدام آمار و اطلاعات مستند و به روزی از آسیبهای اجتماعی و گستردگی و فراوانی آنان ارائه نمیدهند. آمارهای ارائه شده توسط سازمانهای مختلف نیز با یکدیگر تناقض دارند. این موضوع، برنامهریزی در خصوص آسیبهای اجتماعی را دچار مشکل میکند.
چه اقداماتی از سوی نهادهای مسئول صورت گرفته؟
در مقابل همین چالش، ظرفیت و گستردگی خدمات شهرداری تهران یک فرصت برای رصد آسیبهای اجتماعی در سطح شهر است. مکانمندبودن نقاط اسکان و امرار معاش آسیبدیدهها، امکان رصد و مداخله را آسانتر میکند. شهرداری تهران در سالهای گذشته با ساماندهی معتادین متجاهر و کارتنخوابها تا حد زیادی توانسته است کانون تجمع این اقشار را از بین ببرد. همچنین با گسترش خدمات شهری و ایجاد زیرساخت در مناطق کمتر برخوردار تلاش کرده است این جغرافیای نابرابر را تعدیل کند.
امنیت اجتماعی نیاز همه شهروندان است از مردم تا مدیران،این موضوع مهم حیات شهری چگونه تامین خواهد شد ؟
ارتباط و درهم آمیختگی آسیب با جرم و ناهنجاری و بیاخلاقی بر موضوع امنیت اجتماعی تأثیر منفی میگذارد. امنیت اجتماعی نیز یکی از معضلات شهری است که تردد و زندگی در فضای شهری را تحت تأثیر قرار میدهد. کمبود امنیت، احساس خطر و ترس از جرم و جنایت در محیط های شهری موجب کاهش استفاده از عرصه های همگانی و عدم کارایی محیط های شهری میشود چرا که بدون احساس امنیت، فضای شهری عرصه حضور و تعاملات اجتماعی شهروندان نخواهد بود. شاید بتوان گفت که در هر فضای شهری مفروض، مقدار معینی از خشونت وجود دارد، اما خشونتها در فضاهای مختلف شهری به طور تصادفی توزیع نشده است. فضاهای بی دفاع و یا آلوده، محل اتفاق انواع و اقسام خشونتها است، در حالی که در محلههای دیگر یا هیچ گونه خشونتی رخ نمیدهد یا خشونت کمتری اتفاق میافتد. در چند سال گذشته شناسایی نقاط بیدفاع شهری که یکی از کانونهای ناامنی محسوب میشوند در دستور کار شهرداری تهران قرار گرفت. همچنین راهبردهای عملیاتی برای رفع این معضل پیادهسازی کرده است.
فضاهای بی دفاع شهری چگونه فضاهایی هستند؟
ویژگیهای فضاهای بیدفاع شهری شامل عدم برخورداری از روشنایی و نور کافی در ساعات مختلف، در معرض تخریب قرار گرفته فضا، متروک و فعالیتهای جاری، دارای کنج و گوشه، تنگ و باریک، پرت و دورافتاده، دارای توالی و امتداد و نیز دارای تراکم ساختمانی است؛ ویژگی اصلی دیگر فضاهای بی دفاع شهری فقدان یا کاهش عنصر نظارت اجتماعی است و در آن رفت و آمد کم است. شهرداری میتواند با تأمین روشنایی در این مکانها، هرس درختان، رعایت اصول شهرسازی در معابر و خیابانها، این فضاها را تغییر داده و از بروز و ظهور آسیب، پیشگیری کند.
چه اقداماتی برای کاهش آن صورت گرفته است؟
در موضوع آسیبهای اجتماعی، وضعیت سر حدی یعنی افراد در معرض آسیب، بسیار حائز اهمیت است. آسیب اجتماعی از یک فرد به اعضای خانواده و از یک خانواده به خانوادههای نزدیک و از یک محله به محلههای همجوار تسری پیدا میکند. از این رو مداخله اجتماعی برای افراد در معرض آسیب نقش مهمی در کنترل آسیب دارد. جلوگیری از ابتلاء افراد در معرض آسیب به آسیبهای اجتماعی از طریق شناسایی و جذب این افراد در جامعه، ارائه آموزشهای لازم به خصوص در زمینه مسائل جنسی و اعتیاد و آموزش مهارتهای زندگی به کودکان و خانواده افراد آسیب دیده امکانپذیر است.
مخلص کلام
حاصل سخن اينكه، جامعه توسعه يافته، جامعهاي است كه شهروندان آن مصون از هر گونه تعرض و تهديد، جرم و جنايت، رعب و وحشت باشند و شهر سالم شهريست كه در آن امنيت در ابعاد مختلف برقرار باشد و اهالي آن در رفاه، آسايش و رضايتمندي زندگي كنند و لذا يكي از مهمترين مسئوليتهاي مديريت شهري در عصر حاضر، به ويژه براي كلان شهري نظير تهران، كه قصد دارد الگويي مناسبي از يك شهر اسلامي و متمدن براي دنيا به ويژه جهان اسلام باشد، توجه به چگونگي تحقق سلامت اجتماعي و تأمين امنيت رواني – اجتماعي ساكنين آن به صورت عيني و ذهني است كه در اين راستا، بررسي و شناخت انواع آسيبها و مسائل اجتماعي، عوامل به وجودآورنده و گسترشدهنده آنها و همچنين آگاهي از آثار و پيامدهاي آن همراه با تدبير منطبق با شرايط نوين جامعه امروز در ابعاد پيشگيري و درمان، ضرورت انكارناپذيري دارد.
گفتگو:منیره چگینی/