به گزارش خبرگزاری علم و فناوری از کرمانشاه؛ بستر و جریان تولید علم این روزها در کشور ما بسیار سردرگم و پریشان احوال است. هدف از تولید مقالات علمی و اصولاً هدف کلیت علم، رفع نیازها و مشکلات موجود در جامعه است. اما در فضای کنونی علم در ایران چنین دغدغهای مشاهده نمیشود. به نظر میرسد هدف، تولید و چاپ مقاله در مجلات خارجی است. مجلاتی که اصولاً دغدغهها و نیازهای خاص خود را داشته و کاری به مشکلات درونی جامعه ما ندارند.
وقتی این موضوع حادتر میشود که علم مورد نظر، از شاخه علوم انسانی باشد. دستاورد علمی در زمینه علوم انسانی محدود به زمان و مکان است و برای انسانهای همان جامعه کاربرد دارد. بومی سازی علوم انسانی میتواند کسب دستاوردهای علمی برای جامعه خودمان تعریف شود. این در حالی است که در حال حاضر چنین نگاهی وجود ندارد.
به راستی وقتی اساتید دانشگاهها که دل مشغولی خود را به نگارش مقالات ISI، محدود میکنند و در کلاس درس نیز بر مبنای دغدغههای پژوهشی خود به تدریس میپردازند. اندیشه خود را صرفاً بر رفع نیازها و مطالبات برون مرزی مندرج در عناوین مقالات موسسه اطلاعات علمی(ISI) متمرکز میکنند. آیا زمانی برای اندیشه و تفکر برای موضوعات و بحرانهای فکری و روحی این مرزو بوم خواهند داشت؟
.png)
مرور سخنان مقام معظم رهبری در رابطه با چگونگی بررسی و تولید محتوای علوم انسانی بومی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدارهای مکرر با اهالی حوزه و دانشگاه همواره بر علوم انسانی اسلامی تأکید میورزند. ایشان در اولین روز خرداد ماه سال ۹۶ در دیدار با دستاندرکاران کنگرهی قرآن و علوم انسانی، رجوع به قرآن کریم و یافتن پاسخ برای مسائل گوناگون فکری، عملی، سیاسی و اجتماعی از جمله موضوع مهم علوم انسانی را بسیار ضروری خوانده و در رابطه با راهکار مقابله با ریشههای ضد دینی افزودند: در برخی شاخههای علوم انسانی، سابقهی چند صد سال مطالعه و نقادی در دنیا وجود دارد. بنابراین پیش نیاز ورود به حوزهی این علوم و مقابله با ریشههای غیردینی و یا حتی ضد دینی آن و بازگرداندن آنها به منشأ قرآنی و وحیانی خود، تسلط کامل بر کارها و پیشرفتهای انجامشده در جهان است.
برای تدوین نگاه نظری مقام معظم رهبری به شیوه تولید صحیح در علوم انسانی توجه به سخنان ایشان در سال 88 و در دیدار با بانوان قرآن پژوه حائز اهمیت است. ایشان در این دیدار ابراز نمودند: یک نکتهی دیگر در مورد پژوهشهای قرآنی این است که در پژوهشهای قرآنی توجه به کارهای علمىِ مبنایی و اصولی خیلی لازم است. اینجور نیست که هر کس عربی بلد بود، بتواند از قرآن همهی مطالب را بفهمد و درک کند. بتواند یک پژوهندهی قرآنی باشد. نه، اولاً انس با خود قرآن لازم است؛ تدبرهای شخصی در قرآن، کمک میکند به اینکه ما وقتی در یک موضوع خاصی دنبال حقائق میگردیم، دربارهی آن موضوع بتوانیم راه به جائی ببریم. پس خود انس با قرآن لازم است. بعد هم کیفیت استفادهی از قرآن است که بایستی فرا گرفته شود.
رهبر انقلاب اسلامی در دیداری دیگری با تأکید بر انجام پژوهش و تحقیقات در قالب کار گروهی و همچنین لزوم همکاری مراکز و گروههای مختلفی که در موضوع هدایت علوم انسانی به سوی آموزههای اسلامی در حال تحقیق و فعالیت هستند، افزودند: علاوه بر محققان داخلی برخی متفکران جهان اسلام در حال مطالعه و پژوهش درخصوص علوم انسانی اسلامی هستند که باید مراکزی همچون جامعهالمصطفی با شناسایی این افراد و آثارشان، زمینهی همکاری و همبستگی متقابل را در سطح وسیع بینالمللی شکل دهند.
.jpg)
الزامات و مراحل بومی سازی
یک استاد علوم سیاسی در گفت و گو خبرنگار علم و فناوری در رابطه با سخنان رهبری در نقد گسترش علوم انسانی بدون توجه به بومی سازی آن گفت: اگر به تاریخ توسعه علمی جهان نگاه کنیم چه جهان اسلام و چه غرب شکلدهی یک حوزه تمدنی علمی در حوزه علوم انسانی یعنی همان علم بومی انسانی، الزامات زیادی دارد.
حمداله اکوانی در ادامه افزود: در شرایط کنونی در کشور ما آشنایی با سایر علوم وجود دارد و در سالهای گذشته نهضتی برای آگاهی از علوم مدرن صورت گرفته اما این فقط یک مرحله بوده، مرحله مهمتر که طی یک دهه گذشته مطرح شده همان بحث بومی سازی علوم انسانی است که هنوز به نتایج ملموسی منتج نشده است.
این استاد دانشگاه یکی از دلایل به نتیجه نرسیدن بومی سازی علوم انسانی و منبعث بودن این علوم را رهایی نیافتن از علوم مدرینته بیان کرد و گفت: ما هنوز از منابع غنی خودمان برای بازتولید و احیای حوزه تمدنی علمی خوب بهره نگرفتهایم. لازمه و پیش نیاز بومی سازی که رهبر انقلاب بارها بر آن تأکید نمودهاند، رهایی از ذهنیت مسلط است. ذهنیت مسلط و گفتمان مسلط در حوزه آموزشی و پژوهشی ما هنوز متأثر از زبان و فرهنگ بیرون از مرزهاست. البته این به معنای نفی اهمیت حوزههای تمدنی علمی دیگر نیست.
.jpg)
وی ادامه داد: اساساً ارتباط با حوزههای علمی دیگر برای توسعه حوزه تمدنی علمی ما اجتناب ناپذیر است. حدیث معروف «علم را بیاموزید و لو در چین باشد» گویای اهمیت ارتباط با حوزههای تمدنی علمی دیگر برای تقویت دانش و ظرفیتهای علمی است. اما مشکل زمانی است که سرچشمه، فقط و فقط دیگران باشند.
اکوانی بومی سازی را بهرهگیری از ظرفیتهای محیط فرهنگی و اجتماعی دنیای اسلام در ابعاد هستی شناختی، روش شناختی و معرفت شناختی در تولید علم و دانش انسانی دانست و بیان داشت: در حوزه علوم انسانی در بحثهای روش شناختی و معرفت شناختی به شدت وابسته هستیم. تحول در علوم انسانی و بومی سازی به معنای احیا و توسعه علوم بومی نیازمند تدوین بازسازی روش شناسی و معرفت شناسی خودی هستیم.
این کارشناس علوم سیاسی افزود: هنوز با بومی سازی به این معنا که ما به عنوان یک حوزه تمدنی علمی اثر گذار و مرجع مثل دوره میانه اسلامی باشیم، فاصله زیادی داریم. پژوهشگران دانشگاهی و بیرون از دانشگاه همه میتوانند در حرکت در این مسیر اثرگذار باشند. یک کار و اراده جمعی در همه حوزههای دانش برای چنین تحولی لازم است. مثلاً تغییر سرفصل و عنوان دروس مشکل را حل نمیکند. بلکه فقط مشکل را پنهان می نماید.
ناکارآمدی حوزههای علمیه در تولید پیش فرضهای علوم انسانی اسلامی
بی تردید بیانات مهم رهبر معظم انقلاب به وضوح نشان میدهد حوزه علمیه از برخی از مهمترین مسائل موجود در علوم انسانی غفلت کرده که بی ارتباط با افزایش برخی ناهنجاریهای اجتماعی در جامعه اسلامی نیست.
اگر چه در سالهای اخیر برخی رشتهها و مراکز تخصصی با عناوین مختلف در حوزههای علمیه با وعدۀ اعطای مدارک تحصیلی معتبر دایر شده است. اما به نظر میرسد سیطرۀ قوانین دانشگاهی بر حوزه و استفاده از نظام ترمی واحدی و نیز بهرهگیری حداقلی از برخی از مهمترین منابع در آن رشته، موجبات شکست این رویکرد آموزشی را فراهم کرده است.
میتوان اذعان داشت این نقیصه منبعث از عدم روش شناسی مطلوب در چرخۀ تولید علم است. لذا غفلت از علوم مرتبط با ساختار انسانی اعم از جامعه شناسی، مردم شناسی و سایر علوم انسانی، فضای علمی حوزه و نیز حقایق اجتماعی جامعه را به قهقرا رهنمون ساخته است.
حال در این میان نقش حوزههای علمیه در تشدید وضعیت نابسامان کنونی در مقولۀ تولید علم کمتر از ساختار علمی دانشگاهها نیست. البته نمیتوان از موانع ساختاری مانند عدم تخصیص بودجه و اعتبارات مالی و نیز فقدان نقش آفرینی نخبگان حوزه در امر تولید علم، چشم پوشی نمود.
میتوان اینگونه بیان کرد که حوزههای علمیه نتوانستهاند منابع خام موجود در اسلام را به علوم انسانی تبدیل کنند، البته در صورت تحقق این مهم، حوزههای علمیه میتوانستند بازتولید معارف اسلامی را به عنوان منبع متقن از آموزههای تشیع به مراکز علمی و پژوهشی در حیطه علوم انسانی ارائه نمایند. اما واقعیت خلاف این مطالبه را نشان می دهد.
.jpg)
موانع رکود در تولید علوم انسانی بومی
گرد آفرین محمدی مدیر آموزش موسسه عالی علمی و کاربردی فرهنگ و هنر کشور در گفت و گو با علم و فناوری اظهار داشت: از آنجا که علوم انسانی فعلی براساس مبانی و تفکرات اومانیستی، سکولار و نسبیگرایی ناشی از جهان بینی غرب و در راستای نیازهای انسان غربی طراحی شده، لزوم بومی سازی علوم انسانی و کاربردی شدن آن بیش از پیش بر همگان اثبات شده است.
محمدی با اشاره به ناکارآمدی توسعه معرفت علمی در حوزه علوم انسانی در ایران گفت: فقدان مبانی معرفتی مشخص و مبتنی بر جهان بینی اسلامی، ضعف نظریه پردازی و ایجاد نوعی از توسعهی معرفت علمی که عمدتاً مشکل مدار است تا مسئله محور، در نهایت اینکه این نوع توسعه معرفت عمدتاً برون زا است تا درون زا از جمله عوامل نا کارآمدی حوزه علوم انسانی است.
وی در ادامه عواملی چون کیفیت کتابهای دانشگاهی،کیفیت اساتید حوزوی و دانشگاهی، مشخص نبودن روش تحقیق در علوم انسانی اسلامی را از دیگر عوامل ناکارآمدی توسعه علمی در حوزه علوم انسانی در ایران دانست و گفت: فشارهای بین المللی، عدم باور دانشجویان، عدم نظارت صحیح از طرف مسئولین امر، برنامهریزی مسئولان مربوطه و بسترهای نامناسب در آموزش و پرورش از دیگر موارد هستند.
مدیر آموزش موسسه عالی علمی و کاربردی فرهنگ و هنر کشور ادامه داد: مشکل مسئولان و دست اندرکاران منتقد به وضع علوم انسانی نشناختن علوم انسانی و دانشگاه و نگاه به دنیای اندیشه و علم از دریچه تنگ قرائت سیاسی و ایدئولوژیک است.
وی با بیان این که علوم انسانی غربی، معلول علل چهارگانه است، یادآور شد: استادان، محققان و دانشجویان بایستی اهداف و غایات علوم انسانی، محتوی، مبانی و پیش فرضها، طبقه بندی علوم و روش شناسی را برای اسلامیسازی و بومی سازی مورد توجه قرار دهند و براساس جهان بینی توحیدی با یک رویکرد متعادل و علمی مورد بازبینی قرار گیرند.
در پایان بایستی گفته شود که علوم انسانی در کشور ما دچار دوگانه پذیرش در خارج و کاربرد در داخل شده است. از طرفی حوزه علمیه هم به دلیل ناآشنایی با مبانی علوم انسانی غربی و روشهای نظریه سازی، توانایی تولید محتوای فلسفی برای بنیان علمی را ندارد. در این میان راهکار اساسی تغییر در ظواهر و سر فصلهای دروس و... در علوم انسانی نیست. بلکه تحول در حوزه علمیه برای درک به روز از مبانی فلسفهی علم در اسلام است.
انتهای پیام/ سیده زینب حیدری - سعید سعیدی