مشاهده اخبار از طریق شبکه های اجتماعیمشاهده
شرکتهای دانشبنیان میتوانند در همهزنجیره، توسعه انرژیهای نوین ایفای نقش کنند و پتانسیل بالای شرکتهای فناور برای ارائه راهکارهای بومیسازی قطعات، خدمات تعمیر و نگهداری و نرمافزارهای مدیریت شبکه های انرژی بسیار بالاست؛ بنابراین با توجه به محدودیت دسترسی به بازارهای بینالمللی و واردات برخی فناوریها، مزیت بومیسازی برای تضمین استمرار عملیاتی شبکه اهمیت بیشتری دارد.
به گزارش پایگاه خبری علم و فناوری از خراسان رضوی، امروزه یکی از مهمترین دلایل پیشرفت جوامع تکیه بر انرژی های نوینی است که هر روزه بشر برای بهتر زیستن به آن نیاز دارد و بر پایه آن است که می توان به پیشرفت دست پیدا کرد. نخبگان علمی به کمک شرکت های دانش بنیان و فناور یکی از اساسی ترین نقش ها را برای تامین این نوع انرژی ها و تسهیل در همه امور انسان ها، صنایع و ... را دارند.
دکتر« علی اسماعیلی» عضو هئیت علمی دانشگاه در مشهد و فعال دراکوسیستم نوآوری یکی و از نخبگان علمی درخراسان رضوی است که در گفتگو با این پایگاه خبری گفتگویی به سوالات خبرنگار ما پاسخ داده است.
خبرنگار: به نظرشما شرکتهای دانشبنیان و فناور چه نقشی در توسعه انرژیهای نوین دارند؟
پاسخ: شرکتهای دانشبنیان میتوانند در همهزنجیره، توسعه انرژیهای نوین ایفای نقش کنند: از تحقیق و توسعه، فناوریهای تولید انرژی (پنلها و توربینهای بومی، سیستمهای ذخیرهسازی باتری و باتریهای بومی، انرژی هیدروژن و تجهیزات مورد نیاز آن)، سامانههای مدیریت انرژی مبتنی بر نرمافزار (EMS)، اینترنت اشیاء برای مدیریت شبکههای توزیع و میکروگریدها، تا سامانههای هوشمند مصرف و بهینهسازی بار (demand response) و راهکارهای تامین مالی پروژههای مختلف این حوزه. در ایران، پتانسیل شرکتهای فناور برای ارائه راهکارهای بومیسازی قطعات، خدمات تعمیر و نگهداری و نرمافزارهای مدیریت شبکه بسیار بالاست؛ بهویژه با توجه به محدودیت دسترسی به بازارهای بینالمللی و واردات برخی فناوریها، مزیت بومیسازی برای تضمین استمرار عملیاتی شبکه اهمیت بیشتری دارد.
خبرنگار: مهمترین محورهای اقتصاد دانشبنیان و انرژیهای نوین چیست؟
پاسخ: اگر بخواهیم حوزه را بهصورت محوری دستهبندی کنیم، چهار محور کلیدی بهصورت اولویتدار دیده میشوند:
1. تولید تجهیزات و قطعات بومی — سلولهای فوتوولتاییک، اینورترها، کنترلکنندهها و توربینهای خرد و متوسط.
2. سیستمهای ذخیرهسازی و مدیریت انرژی — باتریهای جابجایی، سامانههای مدیریت انرژی ساختمان (BEMS) و میکروگریدها.
3. نرمافزارها و پلتفرمهای هوشمند— پیشبینی تولید، مدیریت تقاضا، بازارهای انرژی محلی (peer-to-peer energy trading)، پلتفرمهای تامین مالی جمعی برای پروژههای تجدیدپذیر.
4. خدمات مهندسی و تعمیرات (O\&M) و توسعه ظرفیت انسانی — شتابدهندهها و مراکز آموزشی برای تربیت تکنسین و مهندس متخصص در نصب و نگهداری.
این محورها هم بازده اقتصادی کوتاهمدت ایجاد میکنند (نصب پنل، پروژههای EPC کوچک) و هم سرمایهگذاری بلندمدت در زنجیره ی ارزش فناوری انرژی را تقویت مینمایند.
خبرنگار: آیا شرکتهای نوآور سهمی در اقتصاد و انرژی پیدا کردهاند؟
پاسخ: بله، اما محدود و ناکافی؛ در سالهای اخیر نمونههایی از شرکتهای دانشبنیان و استارتاپهای حوزه انرژی در ایران شکل گرفتهاند که در سطوح کوچک و متوسط سهمی واقعی در پروژههای تجدیدپذیر یا خدمات انرژی داشتهاند (نصب فارمهای خورشیدی، ارائه راهکارهای مدیریت مصرف، تأمین سامانههای اندازهگیری و مانیتورینگ). با این حال سهم آنها از کل بازار انرژی ملی هنوز ناچیز است؛ علت اصلی آن دو عامل زیر می باشد:
(1) مقیاس بزرگِ پروژههای تولید برق و زیرساختی که نیازمند سرمایه و روابط بینالمللی است.
(۲) محدودیتهای مالی و بیمهای و ریسکهای ناشی از سیاست و تحریم که جلوی رشد سریع و ورود فناوریهای پیشرفتهتر را میگیرند. بنابراین گزارشها نشان میدهند که گرچه ظرفیتهای تجدیدپذیر در سالهای اخیر افزایش داشته، سهم تجدیدپذیرها همچنان بسیار پایینتر از متوسط جهانی است و نیاز به تسریع دارد.
خبرنگار: نقش نخبگان و دانشگاهیان چقدر است؟
پاسخ: نخبگان و دانشگاهها در دو نقش محوری میتوانند و تا حدودی هم عمل کردهاند:
تولید دانش و تبدیل آن به محصول (technology transfer): شرکتهای فناور و هستههای تحقیقاتی دانشگاهی بسیاری در دانشگاهها و پارکهای علم و فناوری شکل گرفتهاند که پروژههای نمونهای در سطح پروتوتایپ و نیمهصنعتی تولید کردهاند. شرکتهای دانشبنیان میتوانند پیوند دانشگاه-صنعت را تقویت کنند اما برای تبدیل نوآوری به محصول تجاری نیازمند حمایت مالی، شبکهسازی صنعتی و فرآیندهای مدیریتی قویترند.
تامین نیروی انسانی و آموزش تخصصی:دانشگاهها منبع مهندسان و پژوهشگران مورد نیاز برای طراحی و بهکارگیری سیستمهای نوین هستند؛اما ظرفیت آموزش مهارتهای کاربردی (مانند نصب و نگهداری PV، طراحی میکروگرید و برنامهنویسی EMS) باید تقویت شود تا فارغالتحصیلان به سرعت وارد بازار کار شوند.
در جمعبندی: نقش نخبگان مهم و بالفعل است، اما ساختارهای موسساتی برای تجاریسازی و مقیاسپذیری نیاز به بهبود دارند.
خبرنگار: مشکلات و موانع پیشرو (فنی، مالی، نهادی) چقدر است؟
پاسخ: اصلیترین موانع عبارتاند از؛
1. دسترسی محدود به سرمایه و بازارهای بینالمللی: تحریمها و ریسک سیاسی سرمایهگذاری خارجی را کاهش داده و هزینهی سرمایه را بالا برده است. این موضوع مانع ورود فناوریهای پیشرفته و سرمایهگذاری در پروژههای بزرگ میشود. ([Carnegie Endowment][2])
2. کمبود زیرساختهای شبکهای و ضعف در مدیریت تقاضا: شبکهی توزیع برق ایران بارگذاری بالا دارد و نیاز به سرمایهگذاری در خطوط و پستها و سامانههای کنترل و ذخیرهسازی دارد.
3. قیمتگذاری و سیاستهای یارانهای: یارانههای انرژی قیمت سیگنال صحیح برای سرمایهگذاری در تجدیدپذیرها را مخدوش میکند؛ اصلاح قیمتگذاری لازم است.
4. ضعف در قوانین و تضمینهای قراردادی برای سرمایهگذاران بخش خصوصی: روند اداری کند، ضمانتهای بانکی محدود و ریسک حقوقی از موانع است.
5. کمبود نیروی آموزشدیده در سطوح عملیاتی و مهارتهای فنی نصب و راهبری.
6. اعتماد عمومی: عدم شفافیت در تامین تأمین قراردادها یا تغییرات مداوم مدیران و بی ثباتی مدیریتی باعث ریسکهای زیادی برای شرکای خصوصی میشود.
خبرنگار: با توجه به کمبود انرژی (گاز، برق)، مهمترین راههای برونرفت چیست؟ آیا شرکتهای دانشبنیان میتوانند آن را حل کنند؟
پاسخ:
1) افزایش سریع ظرفیت تجدیدپذیر پراکنده (Distributed Renewables): نصب نیروگاههای خورشیدی و بادی روی پشتبامها و فارمهای کوچک مقیاس که با سرمایهی خصوصی و مدلهای مالی نو (PPP، تامین مالی جمعی) قابل تسریع است. شرکتهای دانشبنیان در طراحی اقتصادی پروژههای خرد و راهکارهای نصب استانداردسازی میتوانند نقش محوری داشته باشند. (این مسیر سریعترین تأثیر را بر کمبود برق تابستانی دارد).
2. راهکارهای مدیریت تقاضا و بهرهوری انرژی:نرمافزارها و سختافزارهای هوشمند برای کنترل بار در صنایع بزرگ، ساختمانها و شبکهی توزیع میتواند فشار اوج بار را کاهش دهد. این راهکارها معمولاً محصول شرکتهای فناور داخلی است و میتواند بازده مصرف سوخت و برق را بهسرعت بالا ببرد.
3. ذخیرهسازی انرژی و ترکیب منابع و تنوع بخشی به سند انرژی کشور: توسعه فناوریهای ذخیرهسازی بومی (یا مونتاژ و بومیسازی باتریها) برای مدیریت نوسانات تولید و کاهش نیاز فوری به سوختهای فسیلی. شرکتهای دانشبنیان در این زمینه میتوانند با نمونهسازی و ارائه راهکار باتری و مدیریت سیکل عمر کار کنند. همچنین شرکت های دانش بنیان می توانند در تنوع بخشی به سند انرژی کشور کمک بسزایی کنند. مثلا انرژی هیدروژن یکی از منابع جدید انرژی است که با کمک شرکت های دانش بنیان می توان در کشور نهادینه کرد و سبد انرژی کشور را متنوع کرد.
4. تعمیر، نوسازی و ارتقای بازده نیروگاهها: شرکتهای مهندسی بومی میتوانند با راهحلهای کمهزینه عمر و بهرهوری نیروگاههای موجود را افزایش دهند و در کوتاهمدت عرضهٔ انرژی را بهبود بخشند.
بنابراین شرکتهای دانشبنیان میتوانند بخش مهمی از راهکار برونرفت باشند، به شرطی که:
(الف) دسترسی به سرمایه و بازار داخلی تسهیل شود (ب) مقررات و مشوقهای مناسب وجود داشته باشد، و (ج) پروژهها بهصورت پایلوت و سپس مقیاسپذیر اجرا شوند.
خبرنگار: نظر شما برای شاخصهای اقتصاد دانشبنیان و انرژی (پیشنهادی برای رصد و ارزیابی)
پاسخ: برای سنجش پیشرفت و مدیریت راهبردی، پیشنهاد میشود این شاخصها بهصورت منظم رصد شوند:
شاخصهای نوآوری و تجاریسازی: تعداد شرکتهای دانشبنیان فعال، درصد شرکتها با فروش تجاری موفق، ارزش مجموع سرمایهگذاری خطرپذیر در حوزه انرژی.
شاخصهای انرژی: سهم تولید برق از تجدیدپذیر (% از کل)، مگاوات نصبشده سالانه PV/wind، ظرفیت ذخیرهسازی (MWh)، میزان واردات گاز یا برق.
شاخصهای بازار و اقتصاد: تعداد پروژههای PPP حوزه انرژی، میانگین زمان صدور مجوز برای پروژههای تجدیدپذیر، سطح دسترسی شرکتهای دانشبنیان به وام و تضمین بانکی.
شاخصهای انسانی و آموزشی: تعداد فارغالتحصیلان مهارتمحور مرتبط با انرژی، تعداد شتابدهندهها و دورههای تخصصی نصب/نگهداری PV و بادی.
شاخصهای نهادی: وجود قراردادهای تضمینشده خرید برق (PPA) با مدتزمان مناسب، سطح شفافیت در مقررات، و میزان تعامل بخش خصوصی با نهادهای دولتی.
خبرنگار: نظر شما در خصوص راهکارهای توسعه اقتصاد دانشبنیان در حوزه انرژی (اقداممحور)
پاسخ:
1. ایجاد صندوقهای هدفگذاری شده، سرمایهگذاری برای پروژههای تجدیدپذیر بومی (با مشارکت دولت، بانکها و سرمایهگذاران خرد) که ریسک اولیه را کاهش دهند.
2. تسهیل ورود شرکتهای دانشبنیان به بازار انرژی از طریق PPAهای قابل اتکا و تضمین بازپرداخت (مثلاً صندوق تضمین خرید یا رتبهبندی اعتباری پروژه).
3. برنامههای شتابدهی اختصاصی انرژی که تیمها را از MVP به محصول صنعتی سوق دهند (از جمله دسترسی به سایتهای آزمایشی، شبکه مشتریان اولیه و سرمایه ی پل).
4. ترویج مدلهای مالی نو (ESCOها، قراردادهای بازپرداخت از محل صرفهجویی انرژی) تا سرمایهگذاری در بهرهوری انرژی برای صاحبان ساختمان جذاب شود.
5. بومیسازی قطعات استراتژیک و ایجاد کلاسترهای تولید داخلی با مشوقهای مالیاتی و تعرفهای.
6. آموزش فنی کوتاهمدت و صدور گواهینامه حرفهای برای نصابان و بهرهبرداران تا کیفیت نصب و بهرهوری افزایش یابد.
7. آزمایش مقررات بازار برق خرد (net-metering، feed-in tariffs هدفمند) و اتخاذ سیاستهایی که نصب خورشیدی پشتبامی را تشویق کند.
خبرنگار: به نظر شما مهمترین مولفههای اقتصاد دانشبنیان و توسعهی انرژی (چارچوبی کوتاه) چیست؟
پاسخ: مولفههای کلیدی که باید متولیان روی آنها تمرکز کنند عبارتاند از:
سرمایه: VCها، صندوقهای تخصصی، ضمانتهای بانکی.
قانون و سیاست: حقوق مالکیت فکری، قراردادهای PPA، تسهیل مجوزها.
نیروی انسانی و آموزش: دانشگاهها، مراکز فنی و حرفهای، دورههای تخصصی.
زیرساخت فنی: آزمایشگاهها، سایتهای پایلوت، شبکهی هوشمند.
بازار و تقاضا: مشوقهای مصرفکننده، بازارچههای انرژی محلی و مدلهای مالی.
پیوند دانشگاه-صنعت: برنامههای پژوهش کاربردی، انتقال فناوری و شرکتهای اسپین-آف.
خبرنگار: نظرشما در باره ارکان اصلی اقتصاد دانشبنیان چیست؟
پاسخ: سه رکن بنیادی که بدون آن اقتصاد دانش-بنیان پایدار نمیشود:
1. تولید و تجاریسازی دانش (R\&D → Productization)؛
2. سوقدهی و بازارسازی (Market pull)؛
3. دسترسپذیری سرمایه و نهادیسازی (finance & governance)
این ارکان باید با سازوکارهای حمایتی دولتی و مکانیزمهای بازار تلفیق شوند تا نوآوری به رشد اقتصادی تبدیل شود.
خبرنگار: قوانین حمایت از شرکتهای دانشبنیان در ایران — وضعیت کنونی چگونه است؟
پاسخ: در سالهای اخیر مجموعهای از قوانین و بستههای حمایتی تصویب و پیاده شدهاند که مهمترین آنها عبارتاند از:
قانون جهش تولید دانش-بنیان و مصوبات تکمیلی که هدفشان کاهش موانع اداری و ایجاد مشوقهای مالیاتی و بیمهای برای شرکتهای دانشبنیان است.
فهرست تسهیلات حمایتی: معافیتهای گمرکی برای واردات تجهیزات مورد نیاز آزمون و نمونهسازی، معافیتهای مالیاتی در دورههای مشخص، تسهیلات بانکی ویژه و امتیازات در قراردادهای دولتی )
اجرای برنامههای حمایتی از سوی صندوق نوآوری و شکوفایی و نهادهای شتابدهنده دولتی و منطقهای.
با این حال پژوهشها نشان دادهاند که اثر بخشی بعضی از ابزارهای قانونی هنوز نیازمند ارزیابی و بازطراحی است تا از اقدامات پراکنده به سیاستهای با هدفگذاری روشن و سنجشپذیر منتقل شوند.
در مجموع، ایران ظرفیت فناورانه و انسانی لازم برای مشارکت مؤثر در گذار به انرژیهای نوین را دارد؛ اما این ظرفیت بدون تسریع اصلاحات سیاستگذاری، بهبود دسترسی به سرمایه و ایجاد بازارهای تضمینشده (بهخصوص PPA و مدلهای تضمینی) تبدیل به دستاورد مقیاسپذیر نخواهد شد.
شرکتهای دانشبنیان میتوانند نقش فوری و عملیاتی در کاهش کمبود برق و افزایش بهرهوری ایفا کنند (نصب خورشیدی پراکنده، مدیریت مصرف، خدمات O\&M)، اما برای حل ریشهای نیاز به تغییر ساختارهای قیمتی و سرمایهگذاری بلندمدت در شبکه و ذخیرهسازی است.
خبرنگار: راهکار عملیاتی پیشنهادی شما (لیست ۵ اقدام فشرده/۳–۱۸ ماهه):
پاسخ:
1. راهاندازی صندوق سرمایهگذاری هدفمند برای پروژههای خورشیدی و ذخیرهسازی کوچک (با ضمانت دولت برای ۲۰–۳۰٪ ریسک اولیه).
2. تصویب و اجرای رویه ی تسریعشده برای PPAهای کوچک تا متوسط با شرکتهای دانشبنیان و ESCOها.
3. برگزاری برنامهی ملی «شتابدهندهی انرژی» با همکاری دانشگاهها و صنعت برای پشتیبانی از ۳۰–۵۰ تیم منتخب.
4. ارائه بستههای تسهیلاتی و معافیتهای مالیاتی مشروط به ایجاد اشتغال و صادرات فناوری.
5. اجرای پروژههای پایلوت در چند استان پرمصرف برای اثبات مدلهای تجاری و فنی.
با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید
دکتر اسماعیلی؛ من هم از شما سپاسگزارم
خبرنگار: آمنه کارکن
انتهای پیام/
1403/03/22 12:05
1403/03/22 11:56
1403/03/22 11:46
1403/03/22 11:37
1403/03/22 11:34
1403/03/22 10:14
1403/03/22 09:34
1403/03/22 09:32
1403/03/22 08:53