همایش‌ها و جشنواره‌ها

"حاصَلِ عشق"/ از نجوای گوت تا تجلی هویت

در پهنه سرزمینی که گوت، حافظه‌ی ایل است و هر تار نمدش زخمه‌ای‌ست بر سازِ خاطره ها؛ سومین جشنواره عشایر ایل سنگسری با عنوان «حاصل عشق» در آستانه‌ی برگزاری‌ست؛ رویدادی که نجوای گوت، در آیینه‌ی هویت، روایت می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری علم و فناوری :در آستانه‌ی سومین جشنواره عشایر ایل سنگسری، جایی که نمد، زبانِ زیست می‌شود و گوت، سایه‌ای از خاطره‌های ماندگار، نشست خبری با حضور اصحاب رسانه، مسئولان شهری برگزار شد؛ و مقرر شد «حاصَلِ عشق»، از سکوت گوت تا تصویر هویت، در قاب نگاه خبرنگاران جان بگیرد.

واژه‌ها در صف جان گرفتن هستند و قاب گوشی ها و دوربین ها در انتظارند تا فریم به فریم، اصالت را در سایه‌ی گوت ثبت کنند؛ گوتی که چکامه‌ای از نمد و نجابت است.

اینجا، صحنه‌ای است برای جاری شدن حقیقت از زبان ایل نه در قالب تیتر و گزارش، که در ارتعاش صلابت و اصالت چادر، در بخار عطر خوش چای و در صدای نی ای که جریان نداشت اما می‌توانست نواخته شود ...

عصر سه‌شنبه است و شامگاه میلاد حضرت رسول؛ شهر گویا بی محابا تر از همیشه گوت سیاهش را به آغوش کشید و صاحبان قلم و اندیشه پرشور آمدند تا بنویسند؛ بشنوند و مخابره کنند.

شاید به زعم شان در سایه سار این چادر، خبرنگاری نه شغل، که تعهدی به ریشه‌هاست...

در بدو ورود دوربین ها چشم می‌شوند و قلم ها دل و هر کدام نه فقط راوی یک رویداد بلکه مسافر لحظه‌ای می‌شویم که‌ اصالت ایل را بی‌واسطه بازگو کنیم.

چادر، به سه بخش تقسیم شده همچون سه فصل از یک حماسه: جلو کارگه، مهمانخانه ایل، جایی که بزرگان می‌نشینند و خاطرات را با چای آتشی می‌نوشند.میون کارگه و پشت کارگه، خلوت‌گاه رازها، جایی که سکوت، بلندتر از هر فریادی سخن می‌گوید.

در بخش هایی از گوت؛ ظروف مسی براق چشم و دلنوازی می‌کنند؛ چوب‌هایی هم که سقف را نگه می‌داشتند، همچون ستون‌های معبدی باستانی، استوار و صبور، بار نسل‌ها را بر دوش می‌کشیدند.

نور، از شکاف‌ بیرونی گوت عبور و ریشه زیلوهای کمی رنگ‌پریده را جلا می‌داد نمد و زیلوهای اینجا نقش‌هایشان نه تزئین، بلکه یک چادر و یک شهر روایت دارد.

از گوت هر چه بگویم کم است چرا که نه سازه‌ای معماری، که تجسمی از روح ایل است و معبدی از هویت

در همین فضا، صدای صمیمی علی‌اکبر معصومیان، دبیر جشنواره عشایر ایل سنگسری و عضو شورای اسلامی شهر مهدیشهر، طنین انداز می شود؛ صدایی که نه فقط از زبان، که از دل ایل می‌آمد. 

او با نگاهی سرشار از عشق به گوت، از رسالت رسانه‌ها گفت : از چشم بینای جامعه و زبان گویای مردم.

از اینکه این روز، یکی از بهترین روزهای زندگی‌اش شده، چون در کنار فرهیختگان و حقیقت‌نگرانی ایستاده که برای فرهنگ ایران، با دیانت و خرد، قلم می‌زنند و تصویر می‌سازند.

معصومیان با تأکید بر وظیفه‌ی فرهنگی شوراها و شهرداری‌ها، جشنواره را نه یک رویداد، که یک تکلیف دانست؛ تکلیفی برای پاسداشت زبان، نژاد، سنن، آداب و تمدن.

او یادآور شد: این جشنواره از سال ۱۳۹۲ کلید خورد و حالا در سومین دوره‌اش، از ۲۶ تا ۲۹ شهریورماه سال جاری، در پارک مهرگان مهدیشهر با محوریت شهرداری و شورای اسلامی شهر برگزار می‌شود.

او از دستاوردهای عظیم جشنواره سخن گفت؛ از گردآوری هزاران واژه‌ی سنگسری و تبدیل آن‌ها به کتاب، از احیای زبان فاخر ایل در مدارس و خانواده‌ها، از ثبت ملی سوزن‌دوزی، از بازگشت پوشاک سنتی، و از زنده شدن آیین‌هایی که در آستانه‌ی فراموشی بودند.

 وبه عقیده این فرهیخته مهدیشهری گوت، در این میان، فقط چادر نبود؛ کارگاه زندگی بود؛ محل تولید لبنیات، محل اسکان، محل پذیرایی، محل روایت.  

او گفت: وقتی گوت برپا می‌شود، یعنی ما زنده‌ایم، یعنی ما پویا هستیم.

در ادامه، مهندس شربتدار، شهردار مهدیشهر، با نگاهی آینده‌نگر، از جشنواره حاصل گفت: جشنواره ای نه به‌عنوان یک رویداد فرهنگی، بلکه به‌عنوان یک جریان پایدار، یک سرمایه‌ی اجتماعی، یک افق روشن برای شهر.

او از زیرساخت‌های فراهم‌شده سخن گفت؛ از سایت پنج‌هزار نفری، از آبشار و پارک در حال احداث، از فضایی که نه فقط برای امروز، که برای فردا طراحی شده است.

شربتدار با نگاهی واقع‌گرایانه، تأکید کرد : این جشنواره نه بار مالی، بلکه فرصتی برای خودکفایی فرهنگی و اقتصادی‌ست؛ جریانی که در پنج تا شش سال آینده، می‌تواند نه‌تنها در سطح ملی بدرخشد، بلکه به منبع درآمدی برای شهر تبدیل شود.

شهردار مهدیشهر به آمارها اشاره کرد و گفت: از ۱۵ هزار بازدیدکننده در سه شب جشنواره سال گذشته، از استقبال بی‌نظیر مردم، از حضور مهمانانی از سراسر کشور و حتی خارج از مرزها و امسال، با توسعه‌ی برنامه‌ها، افزایش غرفه‌ها به ۹۰ مورد، و حضور دو تا سه گروه کشوری در هر شب، قرار است جشنواره حاصل، گسترده‌تر، پویاتر و پرشورتر برگزار شود.

او رونق اقتصادی شهر را تبیین کرد و از پر شدن اقامتگاه‌ها، از گردش مالی، از بوم‌گردی‌هایی که جان تازه‌ای به شهر بخشیدند.  

و با نگاهی فرهنگی، پیشنهاد داد که آخر شهریور، همچون فصل گلاب‌گیری کاشان، به‌عنوان زمان برداشت محصولات لبنی و برگزاری جشنواره حاصل، در سطح ملی ثبت شود.

این مسئول جوان در پایان، با احترام و ایمان، از اصحاب رسانه خواست تا با قلم و نگاهشان، این ظرفیت را به تصویر بکشند؛ تا جشنواره حاصل، نه فقط در گوت، که در دل مردم ایران جاری شود.

به گزارش پایگاه خبری علم و فناوری ؛ در روزگاری که سرعت، روایت‌ها را سطحی می‌کند، « عشق" حاصل عشایر شد » تا اصالت را فریاد بزند؛ تا نشان دهد که گوت، تنها چادری بر دشت نیست، بلکه حافظه‌ای زنده از ایل است.

جشنواره عشایر سنگسری، نه‌تنها رویدادی فرهنگی، بلکه تجلی یک تعهد است تعهدی به زبان مادری، به پوشاک سنتی، به آیین‌های در حال فراموشی و به رسانه‌هایی که چشم بینا و زبان گویا شدند تا این حقیقت را ثبت کنند و اکنون، در ادامه راه این جشنواره نه فقط یک خاطره، بلکه یک جریان است؛ جریانی برای پایداری فرهنگی، برای خودکفایی اقتصادی، برای بازآفرینی هویت و رسانه‌ها دعوت شده‌اند برای روایت یک حقیقت؛ حقیقتی که در سایه‌ی گوت، در سطرهای نمد، در نگاه ایل،  هویت را دوباره زنده کرد و حاصلش عشق، شد اما این مسیر، نیازمند حمایت است؛  حمایتی از سوی نهادهای فرهنگی، شوراها، شهرداری‌ها، و رسانه‌هایی که باور دارند فرهنگ، سرمایه‌ای بی‌قیمت است.

همان‌گونه که گلاب‌گیری کاشان، به تقویم ملی راه یافت و به نماد یک شهر بدل شد جشنواره «حاصل عشق» نیز می‌تواند در تقویم فرهنگی ایران بدرخشد و به‌عنوان فصل برداشت هویت، فصل شکوفایی سنت، فصل جاری شدن عشق در دل ایل.

اکنون زمان آن فرا رسیده  که این جشنواره، در ساختارهای رسمی، در تقویم‌ها، در سیاست‌گذاری‌ها، به جایگاهی شایسته خود برسد؛ تا گوت، همچنان برپا بماند؛ نی همچنان بنوازد،  و عشق، همچنان "حاصَل" شود.

خبرنگار :  محدثه عباسی 

https://stnews.ir/short/V7lO9
اخبار مرتبط
تبادل نظر
نام:
ایمیل: ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد کنید
نظر: