علمی، پژوهشی و فناوری

جنگ یا تسلیم؟ فاز نهایی تقابل ایران و اسرائیل با چراغ سبز آمریکا!

به گزارش پایگاه خبری علم و فناوری : ۱ زمینه سازی جنگ و اهمیت رسانه
مدتی از آغاز درگیری نظامی بین ایران و اسرائیل گذشته و علاوه بر جنگ نظامی، یک جنگ رسانه ای و روانی نیز در جریان است.
انتشار محتوای مرتبط با این درگیری وظیفه ای ملی تلقی میشود، زیرا میتواند به آگاهی مردم و تقویت جبهه داخلی کمک کند. این
درگیری از منظر نظامی و استراتژیک نیازمند بررسی دقیق است تا مشخص شود چه اتفاقاتی رخ داده و چه سناریوهایی پیش رو قرار دارد.
هدف این متن، تحلیل وضعیت کنونی، توضیح استراتژی های طرفین و ارائه راهکارهایی برای آینده است.
اسرائیل در گذشته با استفاده از دکترین های نظامی مشخص عمل کرده است. برای کشورهای بزرگ با ارتش های قوی، اصل غافلگیری
را به کار برده و در بازه های زمانی کوتاه، مانند جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل، به پیروزی دست یافته است. این دکترین در مورد ایران
نیز برنامه ریزی شده بود، اما به دلایلی که توضیح داده خواهد شد، موفقیت آمیز نبود. در مقابل، ایران با مدیریت استراتژیک توانسته در
نبرد اولیه دست برتر را کسب کند

۲ شکست دکترین غافلگیری اسرائیل
اسرائیل در عملیات خود با نام رمز »نارنیا« قصد داشت با غافلگیری، ایران را در یک هفته تسلیم کند. برنامه ریزی این عملیات شامل هک
پدافند هوایی ایران، ورود گروه های تجزیه طلب به مرزها، تضعیف مدیریت و فرماندهی کشور و در نهایت حمله به تأسیسات هسته ای
بود. با این حال، این نقشه با شکست مواجه شد. پدافند ایران برخلاف انتظار دشمن، زودتر از چهار روز به مدار بازگشت و نظام دفاعی
کشور توانست حمالت اولیه را خنثی کند. این پیروزی اولیه به معنای پایان جنگ نیست، بلکه نشان دهنده برتری ایران در نبرد اول است.
اسرائیل که انتظار داشت با حمالت سریع و هماهنگ، ایران را فلج کند، اکنون با شرایطی مواجه شده که برنامه ریزی هایش به نتیجه نرسیده
است. این شکست، نقطه عطفی در درگیری محسوب میشودو زمینه را برای بررسی سناریوهای بعدی فراهم میکند.

.۳ ارزیابی کفه های ترازوی جنگ
برای درک وضعیت کنونی، الزم است کفه های ترازوی جنگ پس از یک هفته درگیری بررسی شود. از منظر تکنولوژی، ایران حدود
90 درصد از توان نظامی خود را هنوز به کار نبرده، در حالی که اسرائیل بخش عمده تجهیزات پیشرفته خود، از جمله جنگندههای اف-
3۵ و موشک های بالستیک هواپرتاب، را استفاده کرده است. این موضوع نشان دهنده برتری ایران در کفه تکنولوژی است.
در زمینه حجم آتش، ایران با مدیریت استراتژیک توانسته پدافند اسرائیل، به ویژه گنبد آهنین، را تضعیف کند. در شب اول، ایران 100
موشک شلیک کرد که 20 تای آن به هدف اصابت کرد. با کاهش قدرت پدافند دشمن، تعداد موشک های شلیک شده کاهش یافت، اما
دقت و اثربخشی افزایش پیدا کرد. به عنوان مثال، در یکی از حمالت اخیر، از 7 موشک شلیک شده، ۵ تای آن به هدف خورد. این نشان
میدهد آسمان اسرائیل اکنون تحت کنترل ایران است. در مقابل، حمالت اسرائیل به شهرهای ایران مانند اراک با موفقیت کمتری همراه
بوده و پدافند ایران توانسته اکثر موشکهای دشمن را خنثی کند.
.۴ سناریوهای پیش روی جنگ
سه سناریو برای ادامه درگیری مطرح است: تسلیم اسرائیل، دخالت ناتو و تحمیل صلح به ایران. احتمال تسلیم اسرائیل در شرایط کنونی
پایین است. دخالت ناتو میتواند حجم آتش را افزایش دهد، اما ایران با ابزارهای استراتژیک خود، مانند کنترل تنگه هرمز و افزایش
قیمت نفت، میتواند این دخالت را به ضرر غرب تبدیل کند. سناریوی سوم، تحمیل صلح به ایران، از طریق فشارهای روانی و نفوذ داخلی
پیگیری میشود. این سناریو خطرناک است، زیرا پذیرش صلح در شرایط کنونی به معنای شکست استراتژیک ایران خواهد بود.
بهینه سازی این سناریوها به دو حالت منجر میشود: یا ایران صلحی تحمیلی را میپذیرد که به ضرر منافع ملی است، یا با ادامه جنگ
فرسایشی، تسلیم را به اسرائیل تحمیل میکند. گزینه دوم به دلیل برتری ایران در منابع، وسعت سرزمینی و مدیریت جنگ، محتمل تر و
مطلوب تر است.

.۵ استراتژی ایران در جنگ فرسایشی
ایران با کاهش تدریجی تعداد موشک های شلیک شده و افزایش دقت حمالت، نشان داده که استراتژی جنگ فرسایشی را دنبال میکند.
این استراتژی با هدف تضعیف زیرساخت ها و اقتصاد اسرائیل طراحی شده است. حملات ایران به اسرائیل باعث فعال شدن
آژیرهای خطر و توقف فعالیتهای اقتصادی در این کشور میشود. پروتکل های امنیتی اسرائیل، مردم را ملزم به اقامت طولانی در
پناهگاه ها میکند که زنجیره تأمین و خدمات را مختل میسازد.
درمقابل، ایران با وسعت سرزمینی و زنجیره تأمین داخلی قوی، توانسته نیازهای اساسی مردم را تأمین کند. بازارهای مواد غذایی و سوخت
در شهرهای مختلف همچنان فعال هستند و این نشان دهنده تاب آوری اقتصادی ایران در برابر فشارهای جنگ است. ادامه این روند،
اسرائیل را در موقعیت ضعف قرار میدهد، زیرا منابع این کشور محدود و وابستگی آن به حمایت خارجی بالا است
.۶ نقش مردم در پیروزی
موفقیت در جنگ فرسایشی نیازمند مشارکت فعال مردم است. فشارهای روانی دشمن، از جمله تهدیدهای نظامی ناتو و تبلیغات رسانه ای،
با هدف ترساندن مردم و وادار کردن ایران به صلح طراحی شده است. در این شرایط، اتحاد ملی و تحمل سختی ها اهمیت بسزایی دارد.
مردم باید با انتشاراطلاعات  درست و حمایت از جبهه داخلی، در برابر جریان های نفوذی و غربگرا که به دنبال تضعیف روحیه ملی
هستند، ایستادگی کنند.
نارضایتی های داخلی، مانند کمبود برخی کالاها یا محدودیت های تفریحی، نباید به تضعیف جبهه داخلی منجر شود. این جنگ فرصتی
تاریخی برای ایران است تا با تحمیل تسلیم به اسرائیل، آینده ای روشن را تضمین کند. پذیرش صلح تحمیلی در این مرحله، ایران را به
شرایط پیشین بازمی گرداند که با تحریم ها و فشارهای بین المللی همراه است.

.۷ ابزارهای استراتژیک ایران برای آینده
ایران ابزارهای متعددی برای پیروزی در این جنگ دارد که هنوز به طور کامل استفاده نشده اند. نیروی دریایی، نیروی زمینی، محور
مقاومت و کنترل تنگه هرمز از جمله این ابزارها هستند. افزایش قیمت نفت به بیش از 1۵0 دلار میتواند اقتصاد غرب را تحت فشار قرار
دهد و حمایت ناتو از اسرائیل را تضعیف کند. همچنین، ایران با تولید تسلیحات پیشرفته، مانند پهپادهای نقطه زن، توانسته ضربات دقیقی
به دشمن وارد کند.
درزمینه تسلیحات هسته ای، تولید این سلاح به عنوان تضمین پیروزی بلندمدت ضروری است، اما رونمایی از آن باید پس از تحمیل صلح
به دشمن انجام شود. این اقدام میتواند به عنوان اهرمی برای تضمین منافع ایران در مناسبات بین المللی عمل کند. با مدیریت صحیح این
ابزارها و حمایت مردم، ایران میتواند به پیروزی قاطع دست یابد.
نتیجه گیری
جنگ کنونی فرصتی تاریخی برای ایران است تا با استراتژی جنگ فرسایشی، برتری خود را به اثبات برساند. شکست دکترین غافلگیری
اسرائیل، برتری ایران در تکنولوژی و حجم آتش، و تاب آوری اقتصادی داخلی، زمینه را برای تحمیل تسلیم به دشمن فراهم کرده است.
مردم با اتحاد و تحمل سختی ها میتوانند نقش تعیین کننده ای در این پیروزی ایفا کنند. آینده روشن ایران در گرو ادامه این مسیرو مقاومت
در برابر فشارهای روانی و رسانه ای دشمن است.